English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7148 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
air line U سرویس هوایی
air command U یکان هوایی
commodore U فرمانده یکان هوایی
commodores U فرمانده یکان هوایی
attached airlift service U یکان ترابری هوایی زیرامر
sylph U روح یا موجود ساکن در هوا جن هوایی
freddie U اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
lob serve U سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
controlled airspace U قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
special services U یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
purple U در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
aeronautical station U ایستگاه ناوبری هوایی ایستگاه خدمات هوانوردی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
unit emplaning U در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
service force U یکان خدمات
service unit U یکان خدمات
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
staging unit U یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
AA U ضد هوایی
aerials U هوایی
aerial U هوایی
flying bridge U پل هوایی
aerobics U هوایی
aerobic U هوایی
pneumatic U هوایی
overhead roadway U پل هوایی
air lane U خط هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
stuffiness U بد هوایی
overhead conductor U خط هوایی
air built U هوایی
airborne U هوایی
aviation medicine U طب هوایی
acclimatization U هم هوایی
air drawn U هوایی
overhead line U خط هوایی
atmospheric U هوایی
overhead U هوایی
air head U سر پل هوایی
strikes U تک هوایی
air U هوایی
aired U هوایی
strike U تک هوایی
raid U تک هوایی
over-pass U پل هوایی
raided U تک هوایی
raiding U تک هوایی
raids U تک هوایی
airs U هوایی
airy U هوایی
overpass U پل هوایی
aery U هوایی
skyway U پل هوایی
air attack U تک هوایی
overpasses U پل هوایی
linear distance U خط هوایی
air strike U تک هوایی
aerial line U خط هوایی
air raids U تک هوایی
air raid U تک هوایی
section U رسددریایی یا هوایی
anticyclones U گردباد هوایی
air section U رسد هوایی
lineman U سیم کش هوایی
air position U وضعیت هوایی
runners U ریشه هوایی
air sentinel U نگهبان هوایی
overhead conductor U سیم هوایی
air guard U گشتی هوایی
air search U مراقبت هوایی
air search U تجسس هوایی
airspace U فضای هوایی
indeterminacy U پادر هوایی
air group U گروه هوایی
linemen U سیم کش هوایی
air route U مسیر هوایی
air gap U شکاف هوایی
air guard U پاسور هوایی
anticyclone U گردباد هوایی
sections U رسددریایی یا هوایی
air refueling U سوختگیری هوایی
open wire U سیم هوایی
open wire line U خط سیمی هوایی
potshot U گلوله هوایی
post strike U بعد از تک هوایی
corridor U دالان هوایی
overhead roadway U جاده هوایی
overhead transmission line U خط انتقال هوایی
air line U خط مستقیم هوایی
crushes U سانحه هوایی
air movement column U ستون هوایی
crushed U سانحه هوایی
crush U سانحه هوایی
air mission U ماموریت هوایی
pneumatic drill مته هوایی
aisle U راهرو هوایی
aisles U راهرو هوایی
air material U اماد هوایی
air mail U پست هوایی
air movements U حرکات هوایی
corridors U دالان هوایی
air hole U چاه هوایی
air intercept U رهگیر هوایی
air mile U میل هوایی
air photograph U عکس هوایی
aerial pickets U گشت هوایی
air parity U تعادل هوایی
airways U راه هوایی
airway U راه هوایی
air operations U عملیات هوایی
air officer U افسر هوایی
pocket U کیسه هوایی
air letter U نامهء هوایی
pockets U کیسه هوایی
overhead line U سیمکشی هوایی
air observer U دیدبان هوایی
air marshal U سرلشکر هوایی
air furnace U کوره هوایی
air strike U حمله هوایی
air bases U پایگاه هوایی
air terminal U ترمینال هوایی
air terminals U ترمینال هوایی
air attache U وابسته هوایی
fly U توپ هوایی
Recent search history Forum search
2New Format
1some services are not in full force
3service times
3service times
1afghan diversity development and social services australia
1The present situation in Afghanistan is quite problematic. The country has very little in the way of existing infrastructure, and no real prospects for economic growth aside from the illegal drug trad
1ریاست عمومی اداره خدمات ملکی
1pairing off
1provisional sum
2سلام یه دیکشنری برای ترجمه همزمان چندین کلمه میخوام؟ لطفا راهنماییم کنید. اشکال گوگل ترنسلیت اینه که برای هر کلمه فقط یک معنی رو مینویسه.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com